چهارمین شهید محراب، آیت اللّه اشرفی اصفهانی، عالم وارسته ای بود که پس از سال ها تحصیل، تدریس و مجاهدت اکبر و شرکت در جهاد اصغر و تلاش شبانه روزی برای تحقق عملی وحدت شیعه و سنی، سرانجام در محراب عبادت در روز ۲۳ مهر ۱۳۶۱ توسط یکی از عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مورد سوءقصد قرار گرفت و به فوز اکمل شهادت نائل آمد. ضمن درود بر ارواح مطهر شهدای اسلام توجه شما را به خاطرات ذیل جلب می نماییم.
حضرت امام صبحها برای عده ای یک درس خصوصی داشتند که از تعداد انگشتهای دست تجاوز نمی کرد. مرحوم والد [آیت الله شهید عطاء الله اشرفی اصفهانی] ما در آن درس شرکت می کردند. فرمودند: «من سه سال و نیم به درس امام رفتم». شهید مطهری و شهید بهشتی نیز از شاگردان ایشان بودند که این کلاس در منزل امام برگزار می شد. امام اگر می دید طلبه ای درس را نمی فهمد، و وقت خودش را ضایع می کند بدون اینکه واسطه ای بفرستد تا این طلبه در مقابل دیگران خرد نشود، شخصاً می آمد کنار گوشش آرام می گفت: «شما درس من نیایید». مرحوم والد می فرمودند: «که ما درس امام می رفتیم. عدۀ زیادی بودیم و بعداً به چند نفر رسیدیم. بقیه هم خودشان ول کردند زیرا درس را نمی فهمیدند. به آنها می گفتند که من مایل نیستم در پای درس بنشینید».
*********
نظر مرحوم والد و خودم این بود که یک ساعت درس امام مطابق چند ساعت درس دیگران بود؛ یعنی آنچه که انسان می توانست از چند ساعت درس دیگران استفاده ببرد در یک ساعت درس امام استفاده می کرد. با این کیفیت درس است که رشد شاگرد را بالا می برد و طبیعی بود که شاگرد را به فکر می انداخت که برود مطالعه بکند.
منبع: کتاب سلسلۀ موی دوست، ص:11-10، خاطره ای از حجت الاسلام والمسلمین محمد اشرفی اصفهانی