انقلاب اسلامی مردم ایران که با رهبری حضرت امام خمینی (س) به پیروزی رسید، از همان آغاز با انواع توطئه های براندازانه دشمنان داخلی و خارجی مواجه شد اما کینه و عداوت دشمنان این مرزوبوم با رهبری پیامبرگونه رهبر امت (ره) با شکست مواجه شد. در طول دفاع مقدس نیز رهبری راهبردی آن حضرت با رهنمودها و فرماندهی و پشتیبانی معنوی ایشان ادامه یافت و دشمن را ناکام گذاشت. ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس توجه خوانندگان محترم را به خاطره ای شنیدنی جلب می نماییم.
اوائل جنگ بود و بعد از واقعه هویزه. دشمن اصرار داشت که برای چندمین بار، مرتبه ای دیگر هم سوسنگرد را به تصرف در آورد. کارها گره خورده بود. نمی دانستیم چکار می کنیم. جبهه سوسنگرد محوربندی شده و هر محوری را رزمندگان یک استان تامین و پدافند می کردند. در این گیرودار با آقای رحیم صفوی که به عنوان فرمانده در محل گلف مستقر بود، تماس گرفته و گفتم که با همه سختی شرایط ما می مانیم و می جنگیم. اگر از دستتان برمی آید، برای ما کمک بفرستید؛ در غیر این صورت برای ما پیغام ندهید که عقب نشینی داشته باشیم.
پس از آن مسئولین گروهها و تیم های عملیاتی را جمع کرده و از خطرات احتمالی و اهمیت کار برای آنها توضیح دادم. خیلی جالب بود که می دیدیم اکثر آنها اظهار می داشتند که مگر ممکنست که ما از اینجا برویم، زیرا در آن صورت حضرت امام ناراحت می شوند و ما به هیچ عنوان ناراحتی آن بزرگوار را نمی توانیم تحمل کنیم. ما خطرات را به جان می خریم تا خیال امام (س) راحت باشد. بالاتفاق از ما خواستند که پیام ماندگاری و استقامتشان را به حضرت امام برسانیم. البته در رابطه با وضع این محور و حل معضل آن، ائمه محترم جمعه ای نظیر شهید مدنی، شهید صدوقی و ... به حضرت امام متوسل شده بودند. امام هم پیغام داده بودند که «به بچه ها بگوئید استقامت کنند، ما کمک برایشان می فرستیم». نکته جالب توجه اینست که ارتباط قوی معنوی بین امام و رزمندگان باعث شده بود که قبل از اعلام آن پیام، آنها روح پیام را دریافت کرده و در جهت آن قدم برداشته و خواست امام را انجام می دادند. طبیعی است که نفوذ فوق العاده معنوی امام روی افراد و علاقه خالصانه آنها به آن حضرت چنین اثراتی داشت. پس از خواندن پیام، شور و ولوله ای عجیبی در آن محور ایجاد شد و بچه ها در کمترین زمان ممکن بسیج و آماده شدند.
منبع: کتاب امام و دفاع مقدس، صص: 102-101 (خاطره ای از سردار احمد غلامپور)