14 خرداد ماه سالروز رحلت امام خمینی (س) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران است. بزرگمردی که با اندیشه ای متعالی و ضمیری روشن و در سایه مجاهدت های خستگی ناپذیر خود مجدد اسلام ناب محمدی (ص) در قرن اخیر بود و با دم مسیحایی خود حیاتی تازه و عزتمندانه به اسلام بخشید. گرامیداشت ایام حزن انگیز رحلت امام راحل عظیم الشان (ره) فرصتی برای بازخوانی اندیشههای متعالی و تداوم راه درخشان ایشان است. ضمن درود به روح پرفتوح آن عزیز سفر کرده، توجه خوانندگان محترم را به خاطره ای از واپسین روزهای حیات پربرکت ایشان جلب می نماید:
مراقبت در عبادت، تعبد و تقید ایشان در مسائل شرعی بر همه کس روشن است. التزام همیشگی ایشان به انجام حتی مستحبات و ترک مکروهات از روزگار جدایی ایشان تا هنگام ارتحال از جمله مطالبی است که بارها نقل شده است. ایشان حتی در شرایط بحرانی بیمارستان هم معمولاً نماز شبشان ترک نشد. مستحبات نماز را حتما به جا می آوردند؛ حتما عطر می زدند، محاسن را شانه می کردند و عمامه بر سر می گذاشتند. گفتن این مسائل آسان است ولی در نظر بگیرید بیمار کهنسالی را که با ضعف و درد و تب، دوران دشوار بعد از عمل جراحی را می گذراند، مقادیر زیادی دارو از طریق سرم به بدن متصل است و امکان نشستن ندارد و ماسک اکسیژن بایستی بر دهان و بینی باشد، آن وقت به طور مدام به فکر ساعت نماز باشد و مستحبات را هم با همان حال به جا بیاورد و در حالی که کیسه خون به دست وی وصل است، فارغ از همه محیط اطراف به نماز شب بپردازد.
چند ساعت آخر عمر امام همگی در حال نماز گذشت. چون حالشان مناسب نبود با اشاره دست رکوع و سجود را بجا می آوردند و با مختصری حرکت دادن سر و حرکات مختصر دست و پا نماز می خواندند، زیرا دیگر قدرت نشستن نداشتند.
ایشان همچنین همیشه مراقب حالتهای روحی نیز بودند. همین که ساعتهای آخر فرا رسید و وعده دیدار برایشان مسلم شده بود، به اهل بیتشان گفتند می خواهم بخوابم. چراغ را خاموش کنید. می خواستند در ساعتهای آخر هیچگونه علائق این جهان ذهنشان را به خود مشغول نسازد. ایشان قبلاً در درسهایشان گفته بودند که گاهی در لحظه مرگ یک وابستگی عاطفی ممکن است موحّد را از صعود به درجات عالیه باز دارد. ایشان تمام این موارد را تا لحظه مرگ رعایت می کردند. به همین دلیل بسیار آرام و با شکوه به لقاءالله پیوستند.
نکته ای که ذکر آن ضروری است و قابل تامل است اینکه با تمامی شواهدی که وجود داشت، مسجّل است که امام از وفات خود مطلع بودند و این در چند هفته آخر عمر ایشان مشخص بود ولیکن هیچگونه تغییری در برنامه عادی زندگی ایشان یا برنامه عبادات ایشان پیدا نشد. هیچ وصیتنامه جدیدی ننوشتند و یا هیچ توصیه خاصی غیر از تاکید بر نصایح همیشگی نکردند. این نشان می دهد که ایشان در همه عمر خود را برای لحظه مرگ مهیا کرده بوده اند و تمامی رفتار و عادت و عباداتشان به گونه ای بوده است که گویی لحظه های آخر عمر است. این نکته خیلی با اهمیت است و نشان دهنده عمق اعتقاد ایشان به جهان آخرت و نیز میزان تعبد همیشگی و التزام به عبادات بوده است.
نکته ای در اینجا به خاطرم رسید که ذکر آن بی مورد نیست؛ خانم حضرت امام می گفتند وقتی امام جوان بودند، همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح برای نماز شب و عبادت بیدار می شدند ولیکن از ده ساله اخیر بعد از کسالت قلبشان 5 / 1 ساعت قبل از اذان صبح به عبادت مشغول می شدند. می گفتند از ایشان پرسیدم برنامه شما تغییر کرده است. قدیمها یک ساعت بود و حالا 5 / 1 ساعت. امام در پاسخ گفته بودند چون پیرتر شده ام حرکاتم کندتر شده است لذا نیم ساعت لازم دارم ولیکن فرقی در موضوع اعمال نکرده است. آری امام از همان آغاز نوجوانی حیات و ممات و بیداری خود را برای خدا قرار داده بود و هر آن منتظر لقاءالله بود، لذا بیماری و عمل جراحی و آگاه بودن از وفات هیچگونه تغییری در زندگی و عبادات ایشان حاصل نکرد.
منبع: کتاب فصل صبر، صص: 198-196 (خاطره ای از دکتر سید عبدالحسین طباطبایی)