گفتند،قرار است برای حفظ و حراست از انقلاب نیرویی به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شود. مرا هم به عنوان یکی از اعضای تصمیمگیری دعوت کردند. محمد منتظری، غرضی، سراج، دانش منفرد و ابوشریف از دیگر اعضاء بودند. شبها و روزهای زیادی صرف طراحی، نوشتن اساسنامه و تشکیل سپاه شد. گاه از سرشب تا اذان صبح، همینطور صحبت میکردیم و تصمیم میگرفتیم. پس از آنکه تشکیلات سپاه به تأیید امام رسید و شورای فرماندهی سپاه تشکیل شد. از طرف شورا، فرماندهی سپاه همدان به من واگذار گردید. گرچه هنوز سپاه همدان راهاندازی نشده بود. به اتفاق مرحوم لاهوتی و محمدزاده، یکی از دانشجویان مبارز که در خارج از کشور تحصیل کرده بود عازم همدان شدیم. ما علاوه بر مسئولیت راهاندازی سپاه همدان، دستور داشتیم سپاه پاسداران ایلام، کرمانشاه و پاوه را نیز تشکیل بدهیم.

من تنها زن در رده فرماندهی سپاه بودم و هفت ماه مسئولیت فرماندهی سپاه همدان را با 68 نفر نیروی جوان فعال و معتقد بومی عهدهدار بودم.
درگیری و دستگیری عوامل ضدانقلاب، قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه، رسیدگی به مشکلات عامه مردم و مقابله با فسادهای اجتماعی منطقه بر عهده ما بود. یکی از مأموریتهای سنگین و نفسگیر ما مبارزه با گروهی خیانتکار به نام «گروه عقرب سیاه» بود. اعضاء این گروه علاوه بر باجگیری، آدم کشی، قاچاق و ایجاد ناامنی برای مردم همدان در شهرهای دیگری مانند زاهدان و منطقه شمال کشور فعالیتهای کثیفی داشتند. پس از ابلاغ دستور، دست به کار شدیم و طی درگیرها و تعقیب و مراقبتهای فراوان موفق به دستگیری رهبر این باند و تعدادی از اعضاء گروه او شدیم.

منبع: کتاب: خواهر طاهره خاطرات خانم مرضیه حدیدچی (دباغ)، صص:95-94
بحث تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیش از آنکه در زمره مباحث شورای انقلاب قرار گیرد، توسط گرایشهای مختلف انقلابی مذهبی و غیرمذهبی و خارج از کنترل دولت موقت، جریان داشت و عملاً در حال شکل گیری بود و چند گروه از وفاداران به انقلاب پیش بینی هایی نیز، کرده بودند.
شورای انقلاب ساماندهی مسأله سپاه را به خاطر ارتباط خوبی که من از قبل از انقلاب و در جریان مبارزه با آنها داشتم، به من محوّل کرد و اولین بار من با اینها، در جمشیدآباد تهران جلسه گذاشتم و برای ساماندهی بهتر، توافقهایی کردیم و کمی بعد، تشکیل این نیروی مردمی، اعلام شد و بلافاصله فعالیّت آن خصوصاً در جریان مقابله با گروههای سیاسی که نیروی خود را مسلح کرده بودند و نیز در مواجهه با مدعیان مسائل قومی، تجزیه طلبان و بالاخره آشوبگرانی که همچون قارچ از گوشه کنار سر برمی آوردند، برای انقلاب و نظام، ضرورت اجتناب ناپذیر تلقی شد. حتی دولت موقت ـ که با فعالیت نهادهای انقلابی، سر سازگار نداشت با توجه به ضعف دستگاههای انقلابی موجود، در ضرورت تأسیس و سازماندهی نیرویی تازه و قابل اعتماد، تأکید می ورزیدند.

البته برخی از اعضای دولت موقت و دوستانشان که معتقد بودند ما از اینگونه مسائل آگاهی نداریم، در یک مقطع پیش از این، خواستند به نیروهای اصیل انقلاب رودست بزنند، بنابراین، سپاهی را تشکیل دادند و اداره آن را به دست نیروهای مورد نظرشان سپردند؛ ما جلوی آن را به سرعت گرفتیم و با جمع کردن گروههای متفرق، سپاه پاسداران را تشکیل دادیم، این کار با اشاره امام آغاز شد.
بعد امام مرا مأمور کردند که آنها را سازماندهی کنم. بعد از من آیت اللّه خامنه ای رفتند و به سازماندهی و اداره سپاه پرداختند.

منبع: کتاب امام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی، صفحه 119
روزی که انقلاب پیروز شد، ما ساواک اصفهان را گرفته و به اتفاق حاج آقا صالح و نیروهای دیگر در آنجا مستقر شدیم و به دستور حضرت امام کمیته ها را تشکیل دادیم. پس از آن در صدد دستگیری اعضای ساواک و فرمانداران نظامی برآمدیم تا آنها را در دادگاه انقلابی که تشکیل شده بود، محاکمه کنیم. آقایان جنتی و اشراقی از جمله افرادی بودند که در دادگاه انقلاب نقش مؤثری را ایفا می کردند.

پس از چند ماه به فرمان حضرت امام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد. ما هم سپاه اصفهان را راه انداختیم. در سپاه اصفهان آقای صالح فرمانده بود و من مسئولیت فرماندهی عملیات را عهده دار بودم. شهید مهندس حبیب خلیفه سلطانی هم مسئولیت آموزشی را بر عهده داشت. در تاسیس سپاه خوب است از نقش آقای پرورش ذکری به میان آید که واقعاً زحمت کشیدند. در اداره سپاه، بسیار توجه داشتیم که این ارگان را در کش و قوسهای سیاسی وارد نکنیم و سعی داشتیم که افراد مؤمن و خوبی را جذب کنیم تا سپاه خالص و قدرتمند و در خط امام حرکت کند و در این جهت پیامهای امام بزرگوار محور کارمان بود. در آن زمان افراد بسیار عزیز و بزرگواری جذب سپاه شدند که از جمله آنها می توان از شهید بزرگوارحاج حسین خرازی نام برد.

منبع: کتاب امام و دفاع مقدس، صفحه33-32- خاطره سردارسرلشگر پاسدار رحیم صفوی
.
انتهای پیام /*