یادم هست یکروز امام می‏‏فرمودند: آقای دعایی آمد پیش من و گریه کرد که ولو چند کلمه از مجاهدین تأیید کنید. آقای مطهری شهید بزرگوارمان و آقای منتظری و آقای طالقانی برای امام نامه نوشته بودند که تأیید کنید ولی امام زیر بار تعریفات نرفتند و خود تصمیم گرفتند. جتی پس از سال 54 که دیگر معلوم بود بر اثر انقلاب عده‏ای از مجاهدین برگشته‏اند ولی باز امام کلمه‏ای نفرمود تا از پاریس آمدیم. در قم مجاهدین خواستند با امام ملاقات کنند امام به آنها فرمودند: اصول دین خود را بنویسید و بعد بیایید. در این موضوع لطافت بسیار ظریفی است و آن اینکه مثل اینکه امام آنان را مسلمان نمی‏داند. آنها نوشتند. بعد امام فرمود: باید در روزنامه‏ها چاپ کنید. آنها چاپ کردند. وقتی خدمت امام رسیدند امام آنها را خیلی نصیحت کردند که دست از این کارهایتان بردارید و مانند سایرین باشید. والاّ روزی که احساس کنم کاری برخلاف می‏‏کنید به مردم معرفیتان می‏‏کنم.

منبع: برداشتهایی از سیرۀ امام خمینی، جلد چهارم، به کوشش: غلامعلى رجائى

. انتهای پیام /*