بعد از اینکه این لایحۀ انجمنهاى ایالتى و ولایتى را حکومت عَلَم تصویب
میکند و مورد اعتراض قرار میگیرد آقایان هم هر کدام به نوبۀ خودشان یک اعلامیهاى
میدهند و یک اعتراضى میکنند از جمله حاج آقا روحالله در قم از بهترین مدرسینى
بود که هم شاگردهایش شاگردان خوبى بودند هم معروف بودند به کسانى که باتقوا
هستند، یعنى شاگردها اکثراً شاگردهاى باتقوایی هستند و مورد علاقۀ اکثر طلاّب
حوزه هم بودند. از مجتهدین و مدرسینى بودند که بعد از فوت آقاى بروجردى حاضر
نشدند که رسالهشان را چاپ بکنند. من یادم هست وقتى که آقاى بروجردى فوت کرد ما
رفته بودیم قم، یک عدهاى هم از امامزاده قاسم شمیران آمده بودند با آن پیشنمازشان
(حاج آقا حسین رسولى) وقتى که از او سؤال کردند که به نظر شما کى الآن اعلم است
و ما از کى باید تقلید کنیم؟ گفت اگر حمل بر بعضى چیزها نکنید من اعلمتر از حاج
آقا روحالله سراغ ندارم. البته آن جمعى که آنجا نشسته بودند این حرف برایشان جا
نیفتاد، چون که نه اهل علم بودند و نه حاج آقا روحالله اسمی داشت که مثلاً کسى
شناخته باشد ایشان را.
تا اینکه در جریان اعلامیۀ راجع به انجمنهاى ایالتى و ولایتى، خوب اعلامیهاى
که ایشان میداد هر کس میخواند یک مقدار اثر میگذاشت روى آن. خوب،
میگذاشت پهلوى یکدیگر، یک اعلامیه آقاى گلپایگانى داده، یک اعلامیه
شریعتمداری داده، یک اعلامیه هم فرض کن آقاى نجفى داده، یک اعلامیه خوانسارى
داده، یک اعلامیه هم حاج آقا روح الله داده، اصلاً متنش، کلماتش، گفتارش اینها
همهاش فرق داشت. با دادن این اعلامیهها حاج آقا روحالله خرده خرده توى مردم کوچه
و بازار هم یک مقدار آشنایی پیدا کرده، و جا افتادند.
منبع: ناگفتهها - ص 15
.
انتهای پیام /*