یکی از تجار ایرانی در زمانی که دولت طاغوت هر کسی را که به نجف و دیدار
امام میرفت تعقیب میکرد پول هنگفتی با خود به نجف آورده بود که به عنوان سهم امام
به ایشان بدهد. دولتیها هم از این امر خبر داشتند. آن تاجر خدمت امام رسید و گفت
که این پولا بابت سهم امام(ع) است و از ایران آوردهام که به شما تقدیم کنم تا مصرف
حوزۀ علمیه نمایید. امام قبول نکردند. آن تاجر گفته بود که آقا من از راه دور این پول را
آوردهام و مخصوص شماست. امام فرمودند: «صلاح تو نیست که من این پول را از تو
بگیرم، ببر خدمت یکی دیگر از مراجع بده و از ایشان رسید بگیر.» اصرار آن فرد هیچ
اثری در امام نکرد و لذا پول را به منزل مرجع دیگری برد و رسید هم گرفت. رژیم شاه
پس از بازگشت او را در مرز به این عنوان که برای امام در نجف پول زیادی برده
دستگیر کرد. آن تاجر گفته بود که من یک شاهی هم پول به ایشان ندادهام و به شخص
دیگری دادم و بعد رسید پول را از جیبش درآورده و به آنها ارایه داده بود. اگر امام پول را
از ایشان گرفته و رسید داده بود شاید تا آخر عمر در گوشه زندان میماند و شکنجه
میشد.
منبع: سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج4، ص 118
.
انتهای پیام /*