در آن زمان که من کودکى بیش نبودم، حضرت امام جذبه و وقار خاصى داشتند. به عنوان نمونه ما هیچ گاه نمىتوانستیم مستقیم به چشمان آن حضرت نگاه
کنیم و قدرت نظر انداختن مستقیم به چشمهاى آن وجود مبارک را نداشتیم. از سر و صداى شاگردان امام که در حال عبور معظمٌله از کوچه، از ایشان سؤال مىکردند، متوجه حضور امام مىشدیم. چنانچه در کوچه مشغول بازى یا صحبت بودیم، صحبت و بازى خود را قطع مىکردیم و در گوشهاى مىایستادیم و وقتى که امام به ما مىرسیدند، سلام مىدادیم.
علىرغم آن حالت پرخاش و ستیزى که با دستگاه حکومتى وقت داشتند و علىرغم درگیریها و مشکلات روزمره، هرگز به یاد ندارم که سلام یکى از بچهها
بدون جواب مانده باشد. امام به صورت تکتک بچهها نظر مىانداختند و در حالى که تبسمى بر لبانشان بود، پاسخ سلام همگى را مىدادند.
منبع: مجله شاهد، ش 186
.
انتهای پیام /*