پرتال امام خمینی (س) / استفتائات
سؤال: در ارث اولویت اول با چه کسانی است و بین آنان چگونه تقسیم میشود؟
پاسخ کارشناس:
خدای سبحان در آیات متعدد کتاب کریم احکام ارث را بیان فرموده است. از جمله آنها آیه ۱۱ سوره نساء است که به سهم ارث طبقه اول پرداخته است:
یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا.
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش میکند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر (همه ورثه) دختر (و) از دو تن بیشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر (دختری که ارث میبرد) یکی باشد نیمی از میراث از آن اوست و برای هر یک از پدر و مادر وی (متوفی) یک ششم از ماترک است این در صورتی است که (متوفی) فرزندی داشته باشد ولی اگر فرزندی نداشته باشد و (تنها) پدر و مادرش از او ارث برند برای مادرش یک سوم (و مابقی برای پدر) است و اگر او (متوفی) برادرانی داشته باشد مادرش یک ششم میبرد (البته همه اینها) پس از انجام وصیتی است که او بدان سفارش کرده یا دینی (که باید انجام شود) شما نمیدانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند (این) فرضی است از جانب خدا زیرا خداوند دانای حکیم است.
وارثان طبقه اول
انساب، سه طبقه میباشند: اولی: پدر و مادر - بدون واسطه - و اولاد اگر چه پایین بروند؛ الاقرب فالاقرب. [۱]
انحصار ارث در والدین
اگر فقط پدر وارث باشد، مال، به قرابت، مال او میباشد. و اگر فقط مادر باشد ثلث آن به عنوان فرض مال او است و بقیه هم به او رد میشود. و اگر هر دو باشند ثلث آن به عنوان فرض مال مادر و بقیه مال پدر است در صورتی که مادر حاجب نداشته باشد وگرنه سدس آن مال مادر و بقیه مال پدر است و اخوه در این فرض چیزی را ارث نمیبرند اگر چه حاجب میباشند. [۲]
انحصار ارث در فرزندان
اگر فقط یک پسر باشد، مال به قرابت، مال او میباشد و اگر بیشتر از یک پسر باشد مساوی میباشند. و اگر تنها یک دختر باشد نصف آن به عنوان فرض و بقیه هم به عنوان رد، مال او است؛ و عصبه نصیبی ندارند و خاک در دهانشان باد. و اگر دو دختر و بیشتر باشند برای این دو دختر یا این دخترها به عنوان فرض دو ثلث و بقیه هم به عنوان رد میباشد. و اگر پسرها و دخترها با هم باشند ارثیه مال همه آنها است که برای پسر دو برابر سهم دختر میباشد. [۳]
اجتماع یکی از پدر و مادر با اولاد
اگر اولاد با یکی از پدر و مادر باشد، پس اگر فرزند، یک دختر باشد نصف آن به عنوان فرض به آن دختر و سدس آن به عنوان فرض به یکی از پدر و مادر و بقیه به عنوان رد به آنها به طور چهار یک داده میشود. و اگر دو دختر و بیشتر باشند چهار پنجم آن به عنوان فرض و رد مال دخترها و خمس آن به عنوان فرض و رد مال یکی از پدر و مادر، میباشد. و اگر فرزند، پسر باشد - چه یکی باشد یا متعدد - سدس آن به عنوان فرض مال یکی از پدر و مادر و بقیه مال فرزند میباشد. [۴]
اجتماع پدر و مادر با اولاد
اگر اولاد با پدر و مادر باشند پس اگر فرزند، یک دختر باشد و مادر مانعی از رد نداشته باشد سه پنجم آن به عنوان فرض و رد مال دختر و دو پنجم آن به عنوان فرض و رد - نصف به نصف - مال پدر و مادر میباشد. و اگر مادر مانعی از رد داشته باشد، سدس آن مال مادر است و بقیه آن بین دختر و پدر به طور چهار یک به عنوان فرض و رد تقسیم میشود. و اگر فرزند، چند دختر باشند یا یک پسر باشد یا چند پسر باشند و یا چند دختر و پسر باشند، دو سدس آن مال پدر و مادر و بقیه آن به طور مساوی بین فرزندان در صورتی که از یک جنس باشند و برای پسر دو برابر دختر در صورتی که در جنس اختلاف داشته باشند، تقسیم میشود. [۵]
اجتماع یکی از پدر و مادر با یکی از زوجین
اگر یکی از پدر و مادر با یکی از زوجین باشند، برای یکی از زوجین سهم اعلایش و بقیه مال یکی از پدر و مادر - برای پدر به عنوان قرابت و برای مادر به عنوان فرض و رد - میباشد. [۶]
اجتماع پدر و مادر با یکی از زوجین
در صورت اجتماع پدر و مادر با یکی از زوجین، برای یکی از زوجین سهم اعلایش و برای مادر ثلث مجموع ترکه در صورتی که حاجب نداشته باشد و سدس آن به عنوان فرض در صورت داشتن حاجب و بقیه آن به عنوان قرابت، مال پدر میباشد. [۷]
اجتماع یکی از پدر و مادر با اولاد و یکی از زوجین
در صورت اجتماع یکی از پدر و مادر با اولاد و یکی از زوجین، اگر فرزند، یک دختر است، برای یکی از زوجین سهم کمترش و بقیه آن بین بقیه آنان به طور چهار یک تقسیم میشود؛ یک چهارم آن مال یکی از پدر و مادر و بقیه آن مال دختر. و اگر دو دختر و بیشتر باشند پس اگر یکی از زوجین، زوجه باشد سهم کمترش را میبرد و بقیه آن بین بقیه آنان به طور پنج یک تقسیم میشود. و اگر زوج باشد سهم کمترش را میبرد و سدس آن مال یکی از پدر و مادر و بقیه آن برای دو دختر و بیشتر میباشد. و اگر فرزند، پسر باشد - یکی باشد یا متعدد - یا فرزند پسر و دختر باشند، برای یکی از زوجین سهم کمترش و سدس اصل ترکه مال یکی از پدر و مادر و بقیه آن، مال بقیه آنان میباشد. و در صورتی که مختلف باشند پسر دو برابر دختر ارث میبرد.» [۸]
اجتماع پدر و مادر و اولاد با یکی از زوجین
در صورت اجتماع پدر و مادر و اولاد با یکی از زوجین، اگر فرزند یک دختر باشد برای زوج سهم کمترش و برای پدر و مادر دو سدس از ترکه و بقیه آن مال دختر میباشد و نقص بر دختر وارد میشود. و برای زوجه سهم کمترش و بقیه آن بین بقیه آنان به طور پنج یک، در صورتی که مادر حاجبی از رد نداشته باشد، وگرنه سدس آن مال مادر میباشد و بقیه بین پدر و دختر به طور چهار یک تقسیم میشود. و اگر فرزند دو دختر و بیشتر باشد برای یکی از زوجین سهم کمترش و دو سدس اصل ترکه مال پدر و مادر و بقیه مال دخترها میباشد؛ پس نقص بر دخترها وارد میشود. و اگر فرزند، یک یا چند پسر، یا چند پسر و دختر باشد، برای یکی از زوجین سهم کمترش و برای پدر و مادر دو سدس اصل ترکه و بقیه آن مال اولاد میباشد و پسر دو برابر دختر ارث میبرد. [۹]
اولاد اولاد
اولاد اولاد، اگر چه پایین بروند، در تقسیم نمودن ارث با پدر و مادر و منع آنها از سهم بیشتر به سهم کمتر و منع غیر آنان از اقارب، جای خود اولاد میباشند؛ خواه پدر و مادر میت موجود باشند یا نه. و هر بطنی بر بطن متأخر مقدم میباشد. [۱۰] هر یک از آنان سهم کسی را که به وسیله او با میت قرابت دارد ارث میبرد؛ پس فرزند دختر - مرد باشد یا زن - سهم مادرش را ارث میبرد و سهم او در صورت منفرد بودن یا بودن پدر و مادر، نصف است و به عنوان رد هم به او داده میشود؛ اگر چه مرد باشد، همان طور که به مادرش در صورتی که بود، به عنوان رد هم داده میشد. و فرزند پسر - مرد باشد یا زن - سهم پدرش را ارث میبرد؛ پس اگر فقط او باشد تمام مال، مال او است. و اگر با او صاحب فریضهای باشد آنچه که از حصههای فریضه زیاد بیاید مال او میباشد. [۱۱]
۱۴۰۲/۰۵/۲۵– محمد ساعدی
[۱] موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.
[۲] همان، مسأله۱.
۲[۳] همان، مسأله۲.
[۴] همان، مسأله۳.
[۵] همان، مسأله۴.
[۶] همان، ص:۴۰۸، مسأله۵.
[۷] همان، مسأله۶.
[۸] همان، مسأله۸.
[۹] همان، ص:۴۰۹ ، مسأله۹.
[۱۰] همان، ص:۴۰۹، و هاهنا امور، الاول.
[۱۱] همان، الثانی.