پرتال امام خمینی (س) / استفتائات
سؤال: ازدواج زن و مرد اگر بدون قراردادن مهریه باشد صحیح است یا خیر؟
پاسخ کارشناس:
به بیان امام خمینی در کتاب النکاح تحریر الوسیله: نکاح از مستحبات مؤکد است و آنچه در تشویق بر آن و در مذمت بر ترک آن وارد شده از نظر کثرت، قابل شمارش نیست؛ پس از مولای ما امام باقر علیهالسلام است که فرمود: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بنایی در اسلام بنا نشده که در نزد خدای عزّ و جلّ محبوبتر از ازدواج نمودن باشد». و از مولای ما امام صادق علیهالسلام است: «دو رکعت نمازی که شخص متزوّج میخواند از هفتاد رکعتی که شخص عزب میخواند بهتر است». و نیز از امام صادق علیهالسلام است که فرمود: «پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است فرومایهترین مردههای شما عزبها هستند». و در خبر دیگر از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است: «اکثر اهل آتش عزبها هستند». و سزاوار نیست که فقر و احتیاج مانع از ازدواج باشد، بعد از آنکه خدای عزّ و جلّ وعده داده است که غنی میسازد و گشایش (در زندگی) میبخشد به فرمودهاش - عز من قائل -: «اگر فقیر باشند خداوند ایشان را از فضلش غنی میسازد». که از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است: «کسی که ازدواج را به خاطر ترس از احتیاج ترک نماید تحقیقاً به خدای عزّ و جلّ گمان بد برده است». [۱] ازدواج بر دو قسم است: دائم و منقطع.
صحت ازدواج دایم بدون ذکر مهریه
ذکر مهر در صحت عقد دائم شرط نیست، پس اگر زنی را عقد کند و اصلًا مهری برایش ذکر نکند عقد صحیح است، بلکه اگر تصریح به عدم مهر کند صحیح است و به این، یعنی به واقع ساختن عقد بدون مهر «تفویض بضع» گفته میشود و به زنی که مهری در عقدش ذکر نشده، «مفوّضة البضع» گفته میشود. [۲] اگر عقد (دائم) بدون مهر واقع شود، زن قبل از دخول چیزی را مستحق نمیشود، مگر اینکه او را طلاق دهد؛ پس زن استحقاق دارد که مرد به حسب حالش از غنا و فقر و باز بودن دست و تهی بودن آن، چیزی را از دینار یا درهم یا لباس یا چهارپا یا غیر اینها به او بدهد و به این چیز، «متعه» گفته میشود. و اگر عقد قبل از دخول با چیزی غیر از طلاق فسخ شود، مستحق چیزی نمیباشد. و همچنین است اگر یکی از آنها قبل از دخول بمیرد. و اما اگر به او دخول نموده باشد به سبب آن، مستحق مهر امثال خودش میباشد. [۳]
بطلان ازدواج موقت با عدم ذکر مهریه
ذکر مهر در ازدواج موقت شرط است، پس اگر اخلال به آن نماید باطل است. و معتبر است که مهر مالیّت داشته باشد؛ چه عین خارجی باشد یا کلی در ذمّه یا منفعت یا عملی باشد که برای عوض قرار گرفتن صلاحیت داشته باشد یا حقی از حقوق مالی باشد مثل تحجیر و مانند آن. و معتبر است که با کیل یا وزن در مکیل و موزون؛ و با شمردن در معدود؛ یا با مشاهده یا وصفی که رافع جهالت باشد، معلوم باشد. و مقدار آن بستگی به رضایت طرفین دارد؛ کم باشد یا زیاد. [۴]
۱۴۰۲/۰۵/۱۶ – محمد ساعدی
[۱] موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۲۵۴، کتاب النکاح، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.
[۲] موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۳۲۰، کتاب النکاح، فصل فی المهر، مسألة۴، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.
[۳] موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۳۲۰، کتاب النکاح، فصل فی المهر، مسألة۵، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.
[۴] موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسألة۵، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.